بایدن یا ترامپ؟ / کدام نقاط ابهام، سرنوشت کاخ سفید را غیرقابل پیسبینی کرده؟
تاریخ انتشار: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۹۱۷۵۲
به گزارش خبرآنلاین در حال حاضر انتخابات شخصیتمحور و حول دو شخصیت کاملا متفاوت میچرخد. بایدن، کاندیدای حزب دموکرات شخصیتی است که تجلی و تبلور نظام ایالات متحده در تمامیت آن است. او با توجه به مراحل گوناگونی که در زندگی سیاسی خود داشته، محصول نهایی نظام (Establishment) آمریکا و نخبگان حاکم بر آنهاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هرچند که ترامپ یک دوره رئیسجمهور آمریکا بوده، اما نسبت به نظام سیاسی و مخصوصا نخبگان حاکم آن نه فقط خودی محسوب نمیشود، بلکه تمایلات خاصی بروز داده و میدهد که همگی نشانههایی از شک و تردید او درخصوص نهادها و نخبگان حاکم است. نمیتوان او را ضدنظام خواند؛ ولی به راحتی میتوان او را بیایمان و بیباور به کارآیی مخصوصا جنبههای سیاسی نخبگان حاکم دید.
همچنین روشن است که در تحلیل بایدن و ترامپ از نظر روانشناختی با دو تیپ شخصیتی روبهرو هستیم. البته هر دو قدرتطلب و قدرتپرست هستند؛ اما شخصیت ترامپ، تودهگرا، پرخاشگر، ناامن، توطئهاندیش و البته توانا در ایجاد ارتباط با مردم و اقشار عادی اجتماعی است.
بایدن، نخبهگراست و با اقشار فرادست اجتماعی بهتر میتواند ارتباط برقرار کند. او اهل سازماندهی و اجماعسازی است. بایدن ایدئولوژیک و با چارچوبهای شناختی مشخص نسبت به آمریکا و جهان است و در مقابل، ترامپ، اهل معامله و در حوزه مسائل کلان و استراتژیک دیدگاههای سیالی دارد.
روشن است که از این بعد، حملات بایدن و ترامپ به شخصیت، هویت و پندار و گفتار یکدیگر در کانون مبارزات انتخاباتی قرار خواهد گرفت .نوع و درجه و شدت حملات به یکدیگر، متفاوت و بیتردید حملات از این به بعد بیرحمانهتر خواهد بود. ترامپ با توجه به مهارتهای پیشین رسانهای، در پردازش عبارتها و واژگان کوبنده توانایی بیشتری از بایدن دارد. نقدا ترامپ بایدن را با عنوان عامهپسند «جو خوابآلود» (Sleepy Joe) یاد میکند. به سن بالای او و نسیانها و فراموشیهای متعدد او میتازد و بایدن بر کاستیها و کژیهای رفتاری ترامپ خرده میگیرد. واضحا حملات این دو به یکدیگر بسیار شخصی و بسیار بیرحمانه خواهد بود.
همچنین روشن است که این انتخابات، حول دو هویت و جهتیابی در سیاست داخلی و خارجی آمریکا میچرخد که البته بخشی از این نبرد هویتی، کهن و با پیشینه طولانی در حیات سیاسی آمریکاست. تفاوت نگرش بین طرفداران دولت حداقلی که جمهوریخواهان هستند و دولت غیرحداقلی که دموکراتها در پی آن هستند، ریشهای گسترده در تاریخ اندیشه و عمل سیاسی آمریکا و فراتر از آن در غرب دارد. کشمکش سوسیال دموکراسی و لیبرال دموکراسی پدیدهای فراگیر در کلیت غرب است. بایدن یک سوسیال دموکرات و ترامپ یک لیبرال افراطی مخصوصا در کاهش مالیاتهاست، فراتر از این زیرساخت اندیشهای، روشن است که آمریکا دوقطبیشده و قطببندیها حول مسائلی چون هویت آمریکایی، مهاجرت، تجارت، مذهب، آزادیهای اجتماعی، مالیات، رابطه با دنیای خارج، تعلیم و تربیت و در یک کلام نگرش آمریکا به خود و به دیگران میچرخد.با دو آمریکا روبهرو هستیم؛ ترامپ آمریکای باز از نظر اقتصادی (نه البته در تجارت) و بسته از نظر فرهنگی و اجتماعی را نمایندگی میکند و بایدن اقتصاد باز ولی با مقررات و ضابطهمند و تا حدودی بسته درباره ایجاد برابری اجتماعی همراه با آزادیهای گسترده ذهنی را دنبال میکند. نژاد و فرهنگ در میان موضوعاتی عمیقا جداکننده هستند.
آنچه ذکر شد، روشنیها بهطور نسبی و اجمالی بودند. اما هر انتخابات، ازجمله انتخابات آمریکا، مخصوصا در این مقطع زمانی با ابهامات متعددی روبهرو است.
جمعبندی حدود هفت نظرسنجی آن است که در سطح ملی بایدن ۴۵درصد و ترامپ ۴۴درصد از آرا را در موقعیت کنونی به خود اختصاص دادهاند. ولی این جلو بودن بایدن ممکن است پایدار نباشد. ابهامات در این میان نقش دارند.
ابهامات داخلی برای هر دو طرف کم نیستند. ابهام در سرنوشت نهایی پروندههای حقوقی ترامپ را نمیتوان دست گرفت. ابهام دیگر ظرفیت مالی و توان پشتیبانی اقتصادی از اردوگاههای انتخاباتی است. ترامپ در این حوزه عقبتر است و از همه جالبتر برای آمریکاییها که البته برای کسانی که در خارج از آمریکا هستند، حساسیت و هیجانی دربرندارد؛ پویایی بحث آزادی سقط جنین است. توضیح آنکه اکثر اعضای دیوان عالی کشور، نگرش دست راستی و محافظهکارانه داشته و چندی پیش یکی از رایهای صادرشده در دهه۷۰ میلادی آن دیوان را که متضمن آزادی سقط جنین بود، لغو کردند.دموکراتها آزادی سقط جنین را در زمره آزادیهای طبیعی و مشروع و جمهوریخواهان به دلایل مذهبی و فرهنگی با آن مخالفند. این موضوع برای ترامپ دردسرساز شد و در این اواخر اعلام کرد که مساله سقط جنین را باید بر عهده ایالتها گذاشت و در این میان ایالت آریزونا به قانون ممنوعیت مصوبه۱۸۶۰ برگشت و به معنای دقیق کلمه غوغایی در چند روز گذشته در فضاهای رسانهای آمریکا ایجاد کرده که نتایج آن مبهم است.
در بعد خارجی، ابهامها نیز قابل توجه است؛ ولی مهمترین آنها تاثیر بحران غزه بر رایدهندگان، مخصوصا دموکراتها است. اغراق نیست، اگر گفته شود که در میان بحرانهای خاورمیانهای هیچ بحرانی مانند غزه در سیاست داخلی آمریکا اثرگذار نبوده و مخصوصا اثرات آن در ایالتهایی که به ایالتهای چرخشی (Swing States) شناخته میشوند، جدی است. توضیح آنکه برخی از ایالتها، بهطور سنتی و پایدار به یک حزب رای دادهاند و هویت حزبی مشخصی دارند؛ ولی برخی بین دموکراتها و جمهوریخواهان با آرای هرچند کم در چرخش هستند. ایالت میشیگان با حدود ۲۰۰هزار آمریکایی عربتبار و مسلمان از زمره آنهاست. بحران غزه ممکن است پیامدهای ناخواسته و نامشخص عمیقتری از درگیری آمریکا در خاورمیانه را دربرداشته باشد که آن هم بر ابهامها میافزاید. در تاریک و روشنی انتخابات آمریکا، این گزاره جدی میشود که سیاست سرنوشت محتومی ندارد و به متغیرهای متعددی بستگی دارد که برخی شناختهشده و برخی نامشخص هستند. 21302 برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899331منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: انتخابات ریاست جمهوری امریکا جوزف بایدن دونالد ترامپ نخبگان حاکم دموکرات ها سقط جنین ایالت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۹۱۷۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بایدن در دو نسخه؛ سرکوب زنان آمریکایی و حمایت از زنان ایرانی
وقوع رخدادهایی که در دانشگاهها اتفاق افتاد ۷ ماه پیش غیرقابل تصور بود، اینکه یک زن سفیدپوست آمریکایی، آن هم دانشگاهی، توسط دولتش که موعظه آزادی میکند و گزارشهای سالانه در مورد لزوم احترام کشورهای جهان به حقوق زنان منتشر میکند، تنها به دلیل بیان دیدگاههایش مورد ضرب و شتم قرار گیرد و بازداشت شود.
اما به باور ناظران و حتی مؤرخان و فیلسوفان «طوفان الاقصی» دژهای توهم انساندوستی و دموکراسی غرب را در هم کوبید و چهرهی واقعی آزادیها در آن را آشکار کرد.
دانشگاههای آمریکا ۱۸ آوریل جاری، موجی از اعتراضات گسترده علیه کمکهای مالی و تسلیحاتی واشنگتن به اسرائیل جهت نسلکشی فلسطینیها به دست رژیم صهیونیستی را کلید زدند که از ۷ اکتبر آغاز شده بود.
این اعتراضات خیلی زود دانشگاههای کلمبیا، اموری، نورث وسترن، جرج واشنگتن، جرج تاون، ییل، واشنگتن، کالیفرنیای جنوبی، هاروارد و دیگر مراکز و مؤسسات علمی و تحقیقاتی معروف ایالات متحده را فرا گرفت.
این اعتراضات به دانشگاههای داخل آمریکا ختم نشد، بلکه در راستای آن دانشگاههای استرالیا، کانادا و سپس فرانسه نیز در برگرفت. این درحالی است که خبرهایی از شعلهور شدن دامنه این اعتراضات در دیگر کشورهای غربی، به ویژه انگلیس به عنوان اولین حامی شکلگیری «اسرائیل» در سرزمینهای اشغالی فلسطین در سال ۱۹۴۸، نیز به گوش میرسد.
تا این لحظه تجاوزات رژیم صهیونیستی به نوار غزه منجر به شهادت بیش از ۳۵ هزار فلسطینی شده است که بیشتر آنها را زنان و کودکان تشکیل میدهند. علاوه بر تخریب اکثر شبه کامل زیرساختها و مناطق مسکونی غزه.
شلاق کابوی آمریکایی
وقتی پلیس برای سرکوب دانشجویانی که حمایت مالی از نسلکشی را محکوم میکردند، وارد میدان شد، زنان را ضرب و شتم و آنها را به همراه صدها دانشجو و استاد بازداشت کرد.
در این ضرب و شتمها و بازداشتها حتی مدرک تحصیلی پرفسور «کارولین فولین»، استاد اقتصاد دانشگاه اموری نیز به دادش نرسید. دنیا فریادهایش را که میگفت: "من پروفسور هستم" و نالههایش زیر پای پلیس را شنید. صحنهای که یادآور قتل «جرج فلوید» سیاهپوست آمریکایی به دست پلیس بود.
با «جیل استاین» ۷۳ ساله، پزشک و کاندیدای ریاست جمهوری نیز اینگونه رفتار شد. پلیس وی را به دلیل شرکت در اعتراضات دانشگاه واشنگتن بازداشت کرد.
در صحنهای دیگر، یک پلیس کفشهای سنگین خود را بر گردن دختر جوانی فشار میدهد، چون میخواست کمک مالی دولتش به کشتار کودکان و زنان غزه متوقف شود.
مقابل این صحنههای خشونتآمیز، مردم اظهارات بایدن را به یاد میآورند که چگونه در آنها ظلم به زنان در ایران و سایر کشورهای جهان را محکوم میکرد.
بایدن در اظهاراتی گفته بود، زنان در ایران برای حق آزادی، آزادیبیان، تجمع و تظاهرات مبارزه میکنند و افزوده بود: «زنان در سراسر جهان تحت آزار و اذیت هستند. تهران باید به خشونت علیه شهروندانش پایان دهد.»
این تنها نسخه خارجی کابوی هشتاد ساله نیست که به خود اجازه میدهد، ارزشهایی، چون آزادی، همزیستی و تمدن را به ملتهایی صادر کند که از نخستین سپیدهدم تاریخ، تمدنساز بودهاند.
در نسخه داخلی، کابوی هشتاد ساله به شهروندانش به ویژه زنان، اجازه میدهد، فقط در مسائلی، چون بیکاری، سقط جنین، مهاجرت، * و تراجنسیتی اظهارنظر و تظاهرات کنند و هرگز اجازه ندارند، از خطوط قرمز عبور و برادر بزرگتر را عصبانی کنند.
شخصیتهای اورول
برادر بزرگتری که «جورج اورول» در رمانش «قلعه حیوانات» (۱۹۸۴) پیشبینی کرد، کسی جز «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیست که از دور تمام رخدادهای جاری در واشنگتن و دیگر شهرهای آمریکا را زیر نظر دارد و نظر خود را بر آنها در کشوری تحمیل میکند که از آن به عنوان بهشت آزادیها یاد میشد.
از آنجایی که هدف جنبش دانشجویی رهایی از سلطه برادر بزرگ است، لذا لازم بود، «وینستون اسمیت» قهرمان، نقش خود را در هدف قرار دادن مراکز فکری، فرهنگی، مدنی و به طور کلی علمی ایفا کند تا آگاهی و بیداری از این مراکز به جامعه آمریکا و از آنجا به افکار عمومی جهان درز پیدا نکند تا مبادا پایههای تجاوز، بیعدالتی و فساد در جهان متزلزل شود.
به همین دلیل، بایدن به پلیس و گارد ملی اجازه میدهد تا زنانی که علیه ظلم برادر بزرگتر در اسرائیل قیام میکنند، را ضرب و شتم کنند و خود به حمایتهای مالی و تسلیحاتیش از «اسرائیل» ادامه میدهد، حتی اگر همه مردم آمریکا از جمله یهودیان، از وی متنفر باشند.
در این راستا، هفته گذشته رئیس جمهور آمریکا با کمک مالی ۲۶ میلیارد دلاری به «اسرائیل» برای ادامه جنگش در نوار غزه موافقت کرد و متعهد شد که همچنان به حمایتهایش جهت تأمین و تضمین امنیت و برتری این رژیم بر همسایگانش ادامه دهد.
به تبعیت از بایدن، بلینکن و کربی نیز نقش روزانه خود را ایفا و هر روز تأکید میکنند که «اسرائیل» مرتکب نسلکشی نشده، غیرنظامیان را هدف قرار نداده و قوانین بینالمللی را نقض نکرده است. آنها اصرار دارند، حقایقی که با تمام جزئیات آن در رسانههای دنیا پخش میشود و میلیاردها نفر در سراسر جهان آنها مشاهده میکنند، دروغی بیش نیست.
وحشتناکترین کابوس.. مرحلهای بیمانند در تاریخ
با همه اینها، «مازن النجار»، نویسنده و خبرنگار شبکه «الجزیره» بر این باور است، خیزش دانشگاههای آمریکا مرحلهای منحصربهفرد «در مبارزه فرهنگی با نظام سلطه امپریالیستی» است. این خیزش «برخی پیوندهای این نظام را گسسته و الهامبخش بسیاری از مردم دنیا شد و پیشروی آنها افقهای انسانی، معنوی و اخلاقی جدیدی گشود.»
النجار در مقالهای در شبکه الجزیره نوشت: «آنچه در دانشگاههای آمریکا اتفاق میافتد به وحشتناکترین کابوس صهیونیستها تبدیل شده است. این اعتراضات، چیزی جز مشروعیتزدایی از "اسرائیل" و رسواکردن اخلاقی آن، بهویژه در میان نسلهای جوان غرب نیست. نباید فراموش کرد که هم اکنون این احتمال به شدت مطرح است که این خیزشها و تظاهراتها توسط نسل جدیدی از یهودیان در غرب رهبری شود. نسلی که اگرچه در خانوادههای ریشهدار یهودی و حتی صهیونیستی بزرگ شدهاند، اما روایت صهیونیسم جهانی را تکذیب میکنند و به دنبال حقیقت و عدالت هستند».
«عمار علی حسن»، پژوهشگر و جامعهشناس جهان عرب نیز میگوید: «با گذشت زمان، جوانان در غرب محدودیتهایی که شهروندان کشورهایشان درباره اسرائیل وضعشده را در هم میشکنند، محدودیتهایی که برای چندین دهه برای آنها اعمال شده و حالا متوجه شدهاند، همه پوچ و ناحق هستند.»
و چه بسا شاهد تحقق خیلی زود این گفته «کریس هگز»، نویسنده و خبرنگار نظامی آمریکایی باشیم که در یکی از گزارشهای خود خاطرنشان کرد: «دانشجویان آمریکایی که در میان آنها بسیاری از یهودیان نیز مشاهده میشوند، در خیزش خود شجاعت اخلاقی و جسمی بسیاری نشان دادند. این خیزش را چیزی جز شکست فاحش نخبگان و نهادهای حاکم نیست. خیزشی که خواستهاش توقف بزرگترین جنایت یعنی نسلکشی است.»
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی